تو!
اینبار دیگر
برای همیشه، پیشِ هم هستیم.. ؛ بیحرف، بیحدیث
-باد اگر آمد، شناسنامه هامان برای او.. –
اینبار دیگر
برای همیشه، پیشِ هم هستیم.. ؛ بیحرف، بیحدیث
-باد اگر آمد، شناسنامه هامان برای او.. –
بانوی همیشهی من!
دیگر تمام عاشقانههایم، تمام واژههایم جان گرفتهاند،
دیگر تمام “او”های نوشتهها، “تو” شدهاند، و تمام “تو”هایم، رنگ زندگی گرفتهاند.
ثانیههامان، در کنار هم ساعت میشوند؛ روزهامان، باهم پر رنگ میشوند، رنگ میشوند؛ سالهامان با هم در پناه حضرت ضامن، جاودانه میشوند..
دانه دانه حرف برایت نوشته ام، سالهاست، هر کجا دفتری، تکه کاغذی به دستم آمده، یاد تو را همیشگی کردم،
حالا، آرامآرام که بیایی، به تو نشان میدهم کجا؛ لابلای گلبرگهای کدام گل شمعدانی، کدام آجر خشتی دیواری قدیمی، کنار کدام ضریح چوبی، به یادگار، حرفی گذاشتهم برای روز مبادا!
هرجا گوشِ عاشقی پیدا کردم، حدیث تو را مکرر کردهم، دیگر، همه میدانند یک روز، از پس این همه ماه و سال، من و تو، جاودانه، تا همیشه ی تاریخ در کنار هم زندهگی خواهیم کرد..
دچارت به تاریخ پانزدهم فروردین ماه هزار و سیصد و نود و دو
پی نوشت:این پست را دوست دارم تا ۴۰ روز به عنوان پست اول بگذارم باشد، شاید این خوشبختی، در باور جانم بریزد، من هر روز، ناباورانه نگاه می کنم، و می ترسم کسی از خواب بیدارم کند.. – همچنین.. / ۴۰ روزش که بسر رسید، برداشتمش
بازتاب
بازتاب URL برای این نوشته:
Fatal error: Uncaught Error: Undefined constant "display" in /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-content/themes/thewindcriesmary/single.php:31
Stack trace:
#0 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-includes/template-loader.php(106): include()
#1 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-blog-header.php(19): require_once('...')
#2 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/index.php(17): require('...')
#3 {main}
thrown in /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-content/themes/thewindcriesmary/single.php on line 31