عقده‌گشایی(این متن مینی‌مال نیست!)

گاهی که به ارتباطم با حضرت تو که فکر می کنم،
می‌بینم شاید قوام این “دوستی‌چه” به ندیدن‌ست و دوری،
که سبب شده‌ست مثل باقی ربط‌ها به این یکی گند نزنم
تو شده ای آن آدم آخر شب که دائم حرفش بزنی و بدانی هرچند بی‌صداست،
-که گاه فکر می‌کنی لا اقل دیوار پژواکی دارد-
اما می‌دانی هست و می‌شنود
-و گاهی هم می گوید-
و این بودنش چقدر خوب است؛
باش برادر!
 
من هرچه هستم، باشم، اما
دوستت دارم.
همین!

بازتاب

بازتاب URL برای این نوشته:

Warning: Use of undefined constant display - assumed 'display' (this will throw an Error in a future version of PHP) in /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-content/themes/thewindcriesmary/single.php on line 31
http://do4.ir/%d8%b9%d9%82%d8%af%d9%87%e2%80%8c%da%af%d8%b4%d8%a7%db%8c%db%8c%d8%a7%db%8c%d9%86-%d9%85%d8%aa%d9%86-%d9%85%db%8c%d9%86%db%8c%e2%80%8c%d9%85%d8%a7%d9%84-%d9%86%db%8c%d8%b3%d8%aa/trackback/

دیدگاه

😐

[پاسخ]

دچار پاسخ در تاريخ دسامبر 3rd, 2011 12:12:

بعنوان حاضری زدن می پذیریم

[پاسخ]

ارسال دیدگاه