وقت اضافه
بسم الله
حالا که بهتر دقت می کنم می بینم روز ها بدون هیچ دقتی، بدون هیچ تاملی رد شده اند و حالا شده ام مثل دانش آموزی که به هوای این که وقت زیاد است درسی نخوانده و حالا به شب امتحان رسیده، دل در دلش نیست، می داند که هیچ نخوانده و همه اش در دلش می گوید اگر یک روز دیگر زمان داشتم نمره خوبی می گرفتم. حالا من هم شده ام مثل همان دانش آموز؛ نیمه رمضان-ولادت امام حسن- را از دست دادم، شب شهادت حضرت پدر را و شب های قدر را، ۲۷ رمضان را و سه روز اعتکاف را…، حس آدمی که از صحرایی پر گوهر رد شده و دستش خالی است و حتی خم نشده مشتی پر کند، حال آنکه می دانسته اینجا چه خبر است…
حالا در واپسین روز رمضان، باورم نمی شود که همه ی این یک ماه تمام شد…، همه اش دوست دارم که ای کاش یک روز دیگر به مجموع این یک ماه اضافه شود تا شاید کمی دیگر درس، مشتی اندک از صحرا، و فرازی دیگر از ابوحمزه.
هرچند میدانم این یک روز هم می رود پیش همان بقیه روز ها…
تتمه:
“الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عینا ابدا”
غروب آخرین روز ماه مبارک رمضان -حرم مطهر علی بن موسی (ع)- صحن گوهرشاد
بازتاب
بازتاب URL برای این نوشته:
Fatal error: Uncaught Error: Undefined constant "display" in /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-content/themes/thewindcriesmary/single.php:31
Stack trace:
#0 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-includes/template-loader.php(106): include()
#1 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-blog-header.php(19): require_once('...')
#2 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/index.php(17): require('...')
#3 {main}
thrown in /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-content/themes/thewindcriesmary/single.php on line 31