کوپه ویژه خواهران

روایت یک کتاب، کوپه ویژه خواهران

پنجشنبه قبل از اینکه بروم سمت منزل، با اینکه امتحان دارم هفته ی دیگر، سراغ قفسه های رمان کتابخانه رفتم، بر خلاف هروقت که کتابفروشی آفتاب می روم و کلی کتاب به نظرم می آید که بخرم و پول ندارم، در میان قفسه ها کتاب خاصی در قفسه ها نظرم را نگرفتم. کلی که به عطف های کتاب ها نگاه می کردم این عنوان “کوپه ویژه خواهران” ذهنم را درگیر کرد. کتاب را که برداشتم، حدود ۲۵۰ صفحه ش را یک شبه خواندم.

انگار قصه رفت و آمد خودم را از قلم خانم بجنوردی می خواندم. انتظار نداشتم با یک داستان نویس تمام عیار و یا گره داستانی خاصی و سبک خاصی رو به رو بشوم، همان بود که به نظرم می رسید، روایت هایی از سفرهایی. قصه این است که خانم بجنوردی زمانی که دو فرزند دارد و در حال تدریس در دانشگاه است و ساکن مشهد است، دکتری در تهران قبول می شود و رفت و آمدهایش شروع می شود.

چند خط داستانی دارد که همزمان در کتاب پیگیری می شود، رابطه خودش و بچه ها و کار خانه، اتفاقات و قصه های کوتاه در کوپه ها، دردسرهایش با اساتید و روند تحصیلی تا دفاع رساله.

کتاب می دانست که تنها نقطه مفیدش روایت است، و با تکیه بر همین روایت کار خودش را پیش برد. منتها چیزی که برای من موضوعیت داشت همزاد پنداری رفت و آمدی بود.

در این رت و آمد هاست که نویسنده خودسازی می کند، در همین رفت و آمد هاست که چیزها را یاد می گیرد. به قول استاد من، برای هر آدمی یک هجرت لازم است، چگونگی و چطوری اش با خودش.

به نظرم این داستان هجرت خانم ناهید بجنوردی است، هجرتی که آخرش خوب تر می شود. آخرش لبخند می زند، لبخندی که صورتش را به دونیم تقسیم می کند.

کوپه ویژه خواهران

 

بازتاب

بازتاب URL برای این نوشته:

Fatal error: Uncaught Error: Undefined constant "display" in /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-content/themes/thewindcriesmary/single.php:31 Stack trace: #0 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-includes/template-loader.php(106): include() #1 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-blog-header.php(19): require_once('...') #2 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/index.php(17): require('...') #3 {main} thrown in /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-content/themes/thewindcriesmary/single.php on line 31