می توانی هرزه‌گی بنامی‌ش؟

نگاه می‌کنی به تاریخ، نبوده‌ای، ساعت را؛ ۴ از نیمه‌شب گذشته ست
فکر می‌کنی،
هزارها حرف، که از گفتن هیچ‌کدام مطمئن نیستی،
حوصله‌ات باز از این همه شک‌ سر می‌رود؛دنبال اطمینان‌ها  می‌گردی

چشم‌ها!‏‏
نمی‌دانم اسم‌ش هرزه‌دلی‌ست یا نه!؟
یا هرزه‌نگاهی؟
نه؛ فکر نمی‌کنم گناه باشد،
-گناه هم که باشد، بیا کمی گناه کنیم-
چشم‌ها پنجره ی روح‌ند
چشم‌ها دریا
دل‌ها هم انگار قلاب چشمهایند..
کافی ست بنشینی لب دریایی که خوب‌ست
تکان می‌خورد،
می‌لرزد

و لابد روزی‌هم لاجرم فروخواهدریخت.. ؛ دل را می گویم.
از این مطمئنم..

اسم‌ش را هرچه می‌خواهی بگذار، من چشم‌ها را، می بینم!

برچسب ها: ,

بازتاب

بازتاب URL برای این نوشته:

Fatal error: Uncaught Error: Undefined constant "display" in /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-content/themes/thewindcriesmary/single.php:31 Stack trace: #0 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-includes/template-loader.php(106): include() #1 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-blog-header.php(19): require_once('...') #2 /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/index.php(17): require('...') #3 {main} thrown in /home/do4ir/domains/do4.ir/public_html/wp-content/themes/thewindcriesmary/single.php on line 31