نانچیکوی سپید!
برف که می آید کرخت می شوم. دوست دارم توی همین رختخوابم بمانم، اگر هزار تا کار هم داشته باشم و هزار جا هم باید بروم، اگر زور بالای سرم نباشد از جایم تکان نمی خورم، برای اینکه بهانه ای هم داشته باشم، صبحی توی همان خنده شوخی ِ وقت صبحانه گفتم امروز وقتِ دور […]
» باقی این نوشته را بخوانید ...