ارسال های قرار گرفته در کوتاه‌نوشته ها

2010/07/07

اینجا همه‌چیز خاکستری‌ست!

وای ! من چقدر پُرم از نوشتن‌ها، کاش بودی و به این نوشته‌ها روح می‌دادی تا دیگر مجبور نشوم چونان جنین‌های با نطفه حرام بسته‌شده مدام سِقط شان کنم ..

» باقی این نوشته را بخوانید ...

قطار!

خاصیت قطار ، رفتن است؛ و من به این فکر می کنم که کی می شود، خاصیت قطار ” آمدن” باشد..؟

» باقی این نوشته را بخوانید ...

آرامش!

روزیمطمئناچشم هایش را کتاب خواهم کرد ..‏

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2010/06/29

آیات زمینی!

زندگی سختی دارد،آسانی هم دارد.. اما فرمود: “ان مع العسر یسرا” .“یسر”ش تویی“عسر”ش منمپس کی وعده‌ی “مع” محقق می شود..؟

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2010/06/06

به دنبال اویی که کو؟

یک‌دانه سیب سبز رسیده است.نه دلِ خوردنش دارم،نه اویی هست که پیش‌کش‌ش کنم؛عجب مصیبتی‌ست سیب داشتن..می فهمی؟ پا نوشت:لااقل خوب است که سرخ نیست..

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2010/05/08

هم‌چنان ساکت باش

ایرادی نداردبگذار وقتی صدای شکسته‌شدن استخوان‌هایت رازیر این بار عظیم شنید؛خودش همه چیز را خواهد فهمید ..پانوشت: این متن تقدیم فرهادجعفری عزیز، نویسنده‌ی کافه پیانو، می شود، بپاس بذل نظر، و به بهانه ای.

» باقی این نوشته را بخوانید ...

این‌یک‌قانون‌است!

یادم باشد همیشههنوز خسته‌تری از من، هستکه مستحق صندلی خالی‌شده‌ی اتوبوس باشد..

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2010/04/29

این متن مخاطب خاص دارد!

عزیزکممن چکار می توان بکنمجز خوابیدنوقتی حین بازی کردن با تو، خودم را به خواب می زنم-تا سر به سرت بگذارم-و تو معصومانهو کودکانهپتو می آوری و به رویم می اندازیو صدای تلویزیون را کم می کنی ..پا نوشت:بماند برای بزرگ شدن‌های خواهر کوچولوی ۶ ساله ام

» باقی این نوشته را بخوانید ...