ارسال های قرار گرفته در Uncategorized

2013/07/17

شکسته های دل

زبانش تیز تیز تن ِمن، زخمی، زخمی؛ چاک چاک از گپ های مرده.

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2013/07/13

اخوی

سرش درد می کند دلش هم درد می کند.. تمام تنش انگار؛ ولی کافی ست ببینی ش، تمام تن ت خنده می شود، تمام وجودت را شعف می کند..

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2013/03/19

سال نو، زندگی ِ نو

اول: این پست ادیت شده ی پست قبلی ست! ماجرایش هم این است که یک جو روانی چند ساعتی مانده به تحویل سال از روز قبلش ایجاد شد که بعضی ها  ادای بچه های بالا را در می آوردند که ما میدونیم اسم سال چیه و رهبری به چه نامی جهت دهی می کنند، بعد […]

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2013/01/09

هر شب!

نه تو می‌آیی، نه خواب می‌آید ؛                    نه مرگ. پی‌نوشت: تو بخوان ۲۳، تو بخوان هر عددی را که می گُنجد..

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2012/12/13

من او

از من باران، سهم چشم هایم است از تو سهم شانه هایت که تکیه گاه گریه هایم شده است تو چشم هایت را بارانی نکن! تو آرام باش آرام باش و بهار بهار باش و بخند بهارم کن تکیه گاه همیشه ام… می پرم تا همیشه در آسمان دلت…

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2012/12/08

عنوان ندارد

وقتی پاک می کنی هر آنچه هست حذف می کنم..   پی نوشت: سکوت و نیستی؟  -باشد..

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2012/12/04

پرتاب!

گاهی یک آدم یک کاری می کند که آدم را پرت می کند پرت هایی که هم درد دارند و هم لذت پرت هایی که یک چیزی را توی دل آدم هی تکان می دهد آدم را بی قرار می کند آدم را به فکر می برد تمام زندگی آدم را جلوی چشمش می آورد […]

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2012/08/26

۲۵روز!

حالا هرچقدر هم من -توی خودم- بگویم مهم نیست! مهم نوشتن است! او که می‌خواند!! حالا امروز نه، روز ِ دگر اما آخرش هم جای آن نظرهایی که گذاشته نمی‌شوند را نمی‌گیرد!   پی‌نوشت: بیا و این‌بار بنویس..

» باقی این نوشته را بخوانید ...