۱- در یکی از وبلاگ های قبلی م، (اینجا چراغی روشن است…) سال ۸۶ فکر میکنم، چند پستی درباره یادداشت های یک تازه متاهل گذاشته بودم که متاثر از فضایی خاص بود. بعضی از مخاطبانم، آن موقع فکر می کردند که من واقعا متاهل هستم، که لازم می بود درباره ش روشن گری کنم. گذشت […]
» باقی این نوشته را بخوانید ...