طالب!
خستگی کار روزانه، فکری مشغول برای آماده کردن کار برای فردا، قرآنم را نخواندهم، چند جزئی عقبم. هوا گرم است. سرم درد میکند. دستم چیزهای زیادی نیست، قرآن یادگار از پدربزرگم -که همین عیدی دادم ترمیمش کردند و آخرین روز سال پیش هم دستخطشان را برای صفحه اولش گرفتم-، هارد اکسترنال، و البته کتاب سنگین […]
» باقی این نوشته را بخوانید ...