بایگانی نویسنده

2015/04/06

جدایش

بعضی چیزها در ذهن آدم خیلی مهم می آید، آن قدر که حاضر به ترک و تغییرش نیست. حتی صرف نظر از اینکه چقدر مبنای عقلی یا منطقی داشته باشد، دلش نمی خواهد آن را تغییر دهد. حتی تر زمانی هم که به برچسب هایی متهم و متصف بشود یا اینکه برایش هزینه هایی هم […]

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2015/03/29

فاطمیه دهه نیست

بر خلاف آنانکه به دهه های متفاوت برای شهادت ائمه هدی، قائل ند، من فکر می کنم نباید فاطمیه و دیگر ایام عزا را زیاد کرد؛ چه اینکه تکرار و تکرر دهه های عزاداری، فضای تعظیم شعائر را از بین می برد، به جای بزرگداشت، کاری معمولی و همه روزه به چشم می آید. به […]

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2015/03/09

در ستایش تنهایی

دیشب تا پاسی از شب نشسته بودم و از این اکانت به آن اکانت ، آدمهایی که خیل سال ست می شناسم و البته چند سالی ست که خبری ندارم را، در اینستاگرام نگاه می کردم. فلان وبلاگ نویس، با بهمان فرندفییدی ازدواج کرده ند، و فلان عضو فلان شبکه، با خانم دیگری از همان […]

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2015/02/17

مرثیه ای برای صرفا جهت اطلاع!

زمانی که با رییس واحد مرکزی خبر ترم پیش کلاس داشتیم در لابلای درس که انصافا بیان شیرین و به یاد ماندنی داشتند، صحبت از اضافات خبر و حشو بود و این که با قطعیت بالا، به راحتی می شود یک سوم زمان و متن خبر را چه در خبرمکتوب و چه تلویزیونی کوتاه کرد […]

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2015/01/26

Train station

همیشه همه‌چیز در ایستگاه قطار است که تمام می‌شود. متن تیتر مطلبی از وبلاگ پیاده رو است که به نظرم خودش یک پست مستقل بود..

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2015/01/24

بغض غزلی خسته

این حال من بی توست بغض غزلی بی لب افتاده ترین خورشید زیر سم اسب شب این حال من بی توست دلداده تر از فرهاد شوریده تر از مجنون حسرت به دلی در باد شاعر: بابک روزبه

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2014/12/06

کوپه ویژه خواهران

روایت یک کتاب، کوپه ویژه خواهران پنجشنبه قبل از اینکه بروم سمت منزل، با اینکه امتحان دارم هفته ی دیگر، سراغ قفسه های رمان کتابخانه رفتم، بر خلاف هروقت که کتابفروشی آفتاب می روم و کلی کتاب به نظرم می آید که بخرم و پول ندارم، در میان قفسه ها کتاب خاصی در قفسه ها […]

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2014/11/27

آب در لانه‌ی مورچگان!

هفته ی گذشته، سرِ کلاسهای دانشکده، سه نفر از ۶نفر استاد این ترم، که هر سه، مسئولیت هایی داشته اند در رسانه ملی و هنوز هم دسترسی به رسانه خیلی خیلی راحت تر از هر کسی دیگر در بیرون از سیستم است؛ در مورد موضوع دردناک وتامل آوری صحبت کردند که آدم را اندوهگین می […]

» باقی این نوشته را بخوانید ...