Train station
همیشه همهچیز در ایستگاه قطار است که تمام میشود. متن تیتر مطلبی از وبلاگ پیاده رو است که به نظرم خودش یک پست مستقل بود..
» باقی این نوشته را بخوانید ...همیشه همهچیز در ایستگاه قطار است که تمام میشود. متن تیتر مطلبی از وبلاگ پیاده رو است که به نظرم خودش یک پست مستقل بود..
» باقی این نوشته را بخوانید ...یکی از خوبیای قیامت هم به نظرم همین یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ بودنشه. آدمها می فهمند که چطور دوست داشته شده بودند. تو می فهمی که چطور آدمها رو دوست داشتی. می فهمی، می فهمند. و سیه روی شود هرکه در او غش باشد..
» باقی این نوشته را بخوانید ...شدیم حواسمان نیست یک روز سکوت می شویم، و به خود می چسبیم در سیاهی مطلق امروز اما، در کار ساخت، حتی پاخت. خلاصه، اینکه، سرمان گرم است دیگر، بی حواس، بی دل، بی چشم و چراغ، گلوله.
» باقی این نوشته را بخوانید ...شنیده بودم شهید میارن؛ دلم داشت پر می کشید.. راست گفته بودند، آنها را که می ترسند، از کربلا می رانند… حسن اول رفته بود منزل ارباب، اذن گرفته بود، علی اکبر وار… بعد هم رفته بود جایی که همیشه دلش هوایی بود. حالا که حسن شهید شده، خیلی ها دوست و رفیقش بودن، میشن! […]
» باقی این نوشته را بخوانید ...نیمه های امشب بهاندازهی دو سال دوســـتتــر دارمت سال و حالت؛ نو.
» باقی این نوشته را بخوانید ...