2012/12/23

این روزها

تن‌خسته ام
       در باد
            و منتظر
برای روزهای خوب
     امید
          هنوز آرزو را در من
               می پروراند..
ایستاده م
         برای آمدنت

برچسب ها:

2012/12/21

۲۱ دسامبر

حذف شد!

 

پی نوشت:
اولین حذف مطلب.. ؛ مطلب ها باید به همان پیش نویس بودن، قناعت می کردند..

2012/12/20

Alone in the home {ver: yalda night‏}

شب دراز
و دچار بودن جرم

 

پی نوشت:
صبر و رضا، این هم برود کنار باقی پا بر دل گذاشتن هایم

از غم ای‌کاش‌ها!

یک‎روز می‌آورم‌ت
به همه نشان‌ت می‌دهم و به صدای بلند:

با افتخار معرفی می‌کنم؛
“ضمیر” عاشقانه‌نویسی‌های‌م..

 

برچسب ها:

2012/12/13

من او

از من
باران، سهم چشم هایم است
از تو
سهم شانه هایت که تکیه گاه گریه هایم شده است
تو چشم هایت را بارانی نکن!

تو آرام باش
آرام باش و بهار
بهار باش و بخند

بهارم کن تکیه گاه همیشه ام…

می پرم تا همیشه در آسمان دلت…

2012/12/08

عنوان ندارد

وقتی

پاک می کنی

هر آنچه هست حذف می کنم..

 

پی نوشت: سکوت و نیستی؟  -باشد..

2012/12/07

مدام و مداوم!

واقعا هنوز هم

“وقتی بهت فکر می کنم؛
حسی می کنی از راه دور..؟”

 پی نوشت:
نقل قول از متن ترانه تقدیر از شادمهر عقیلی

2012/12/04

پرتاب!

گاهی یک آدم
یک کاری می کند که آدم را پرت می کند
پرت هایی که هم درد دارند و هم لذت
پرت هایی که یک چیزی را توی دل آدم هی تکان می دهد
آدم را بی قرار می کند
آدم را به فکر می برد
تمام زندگی آدم را جلوی چشمش می آورد
آنقدر که یک هو دستش می آید و می بیند به نوشتن در پلاسش قناعت نکرده و الان در وبلاگش بی اختیار دارد واژه می چیند
واژه چیدن هم که می دانید، واژه ها هی روی هم ، هی بلند تر
و آخرش این عمارت خود ساخته روی سر خودت خراب می شود
مثل خراب شدن همه ی خاطرات گذشته ها
خراب شدن همه دل تنگی ها
همه دوست داشتن ها
همه نوشته شده ها
همه زندگی ..

پی نوشت:
دیشب یکی از دوستان رفته بود و از گودر ، متنی برای بیش از یک سال پیش را دوباره پلاس کرده بود، و من را امروز پرت کرد به نوشته های گودرم، نوشته های سال پیش و سالهای پیش.. / همین