ارسال های برچسب زده شده تو

2015/11/20

من، او، آن؛ و هرچه بعد از آن

می گفت: بعد از آنکه دیوانه شد، دیوانه شدم، تازه آن وقت بود که برای دیگران دیدنی شدم، مرئی! اسمش رویش است دیگر، در منظر و مرئا! قرار گرفتم. قبلش مثل بقیه آدم ها بودم، بعدش هم ظاهرا مثل بقیه آدم ها شدم، لحظه ست دیگر، آن. یک آن می آید و آن آن از […]

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2013/04/04

تو!

این‌بار دیگر برای همیشه، پیشِ هم هستیم.. ؛ بی‌حرف، بی‌حدیث -باد اگر آمد، شناسنامه هامان برای او.. – این‌بار دیگر برای همیشه، پیشِ هم هستیم.. ؛ بی‌حرف، بی‌حدیث -باد اگر آمد، شناسنامه هامان برای او.. – بانوی همیشه‌ی من! دیگر تمام عاشقانه‌هایم، تمام واژه‌هایم جان گرفته‌اند، دیگر تمام “او”های نوشته‌ها، “تو” شده‌اند، و تمام “تو”‌هایم، […]

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2013/03/17

تو!

آدم گاهی دوست دارد بنویسد؛ فقط از تو فقط برای تو فقط بخاطر تو   گاهی این نوشتن ها ، آنقدر فوران می کند وجودم را؛ هعی.. ؛ همه ش که باید بگذریم از کنار گفتن ها ، از کنار واژه های قشنگ همه ش باید بگذریم از هیاهوی سکوت، از ازدحام حروف؛ از حرفهای […]

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2013/01/16

در آرزوی باهار!

تک انار امسالِ درخت هنوز منتظر چیدن‌ست و من، منتظر دستان تو  

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2012/12/27

روز ازل!

ع ش ق به سوم‌بارها به رسوایی خواهد کشید زردرویی و لاغراندامی و بغض‌آلودگی.. اینجا؛ آدمی نباریده و پُر، آنجا.. نمی‌دانم، و این ندانستن، یک روز خواهدم شکست.. پی نوشت: این هم خیلی‌وقت بود که در پیش‌نویس‌های گوشی خاک می‌خورد

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2012/12/23

این روزها

تن‌خسته ام        در باد             و منتظر برای روزهای خوب      امید           هنوز آرزو را در من                می پروراند.. ایستاده م          برای آمدنت

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2012/12/20

از غم ای‌کاش‌ها!

یک‎روز می‌آورم‌ت به همه نشان‌ت می‌دهم و به صدای بلند: با افتخار معرفی می‌کنم؛ “ضمیر” عاشقانه‌نویسی‌های‌م..  

» باقی این نوشته را بخوانید ...

2012/10/27

نمیشه با نبودت ساده سر کرد!

بویِ تو؛ مشامِ من، قصه‌ی همیشه‌گی ِ آکندگی..   پی نوشت: تیتر تکه ای از ترانه ای سروده بابک روزبه

» باقی این نوشته را بخوانید ...